۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

آنچه گذشت
سلام و صد درود به یکان یکان دوستای گل و بلبل و نازنین و اینا
اومدیم یه هفته نامه داشته باشیم حالاتبدیل شده به گاه و بیگاه نامه !!!
خوب توی این مدتی که ما نبودیم حسابی صفا کردینا!!! گفتین توی دلتون آخیش راحت شدیم از دستش!!!
تا حالا هرکار کردین و هرچی گفتین نوش جونتون!!! ایشالا گوشت بشه به تنون!!! ولی حالا ما باز دوباره بازگشتیم.
توی این چند صباحی که مفتخر به شرفیابی نبودیم آنچونان سرمان شلوغ بود که فرصت آنلاین شدن در این ترنت و آن ترنت هم ازمون سلب شده بود چه برسد که بیاییم و در این جا داستان سرایی کنیم.
بند اول:
توی این پست فعلا" از اخبار و اینا خبری نیست. دیدیم سرمان شلوغ است و به اینجا نمیرسیم کرکره را پاین کشیدیم به این میرزا بنویس مرخصی دادیم برود بلکه یه کاری بکند شکم آن هفت سر عایله ای که دارد سیر بنماید. حالا که ما آمده ایم ناز میکند و می گوید پول یارانه ها بهشان ساخته است صبح را در منزل به شب میرسانند و نیازی به کار ندارند. هرچند که ما تلاشمان را میکنیم ازآن جهت که با پس انداز آن پول میتواند آینده ای روشن برای با چندین میلیون تومان از برای نوگلان نوشکفته اش فراهم سازد، ایشان را دوباره به اپنجا بکشانیم.
بند دوم:
یه جلسه دفاعیه سالیانه داشتیم که پیرمان در آمد تا آنرا آماده کنیم و کنفرانسی داشته باشیم. میخواستیم بعدش نفسی تازه کنییم. نشد که بشه!!! شلوغ تر هم شدیم چونان که تا همین چند روز پیش نه خواب داشتیم نه زندگی!!! از صبح تا شب در کتابخانه بسط نشسته بودیم و همه چیزمان شده بود نوشتن یه گزارش مبسوط که اگر شانس بیاوریم شاید به یک عدد مقاله آن هم از نوع وزینش !!! تبدیل گردد!!! هم اکنون که به زیر دستان سوپروایزر محترم رفته و کی آن را تصحیح کنند و به ما مرحمت کنند خداوندگار داند و بس!
بند سوم:
شبهای ژانویه و کریسمس و یلدا هم یکی پس از دیگری در کنار شب میلاد خجسته مان !!!! گذران نمودند. دم همه دوستانی که با نامه ،
Email ، حضوری غیرحضوری ، تلفنی و .... تبریکات صمیمانه خود را به سوی بنده سرازیر نمودن، گرم و هات و ولرم و اینا! بسی مشعوف شدیم از این همه محبوبیت !!!!!

پس نویس یکم: به سلامتی هرچی رفیق با مرام ومعرفت و لوتی
پس نویس دوم:چند وقت پیش یه جمله ای خوندم که نمیدونم مال کیه ولی مال هرکی هست دمش جیز! ترجمه اش نمیکنم همینجوری انگلیسیشو میذارم فیضی ببرید:

Old friends are gold. New friends may be diamond If you get diamond, Never forget the gold because to hold a diamond you always need a base of Gold

پس نویس سیوم: امیدوارم پست بعدی رو خیلی زود بذارم!!!

قربون تک تکتون

۸ نظر:

  1. سلام مهندس.
    آخر شبی شگفت زده شدیم ناجور!
    یه "ان شاءالله" جا مونده بود، خواستم یادآوری کنم: ان شاءالله مقاله شود همه آن تلاش و پشتکار.
    خدا دوستای بامرام رو نگه داره، رفته ها هم خدا به همراشون.
    در ضمن داشتیم از بلاگ نویسی تون ناامید می شدیم دیگه، خدا امیدتون رو ناامید نکنه "هیچوقت"!
    شاد باشی و پیروز در پناه خدا.

    پاسخحذف
  2. akhey khaste nabashii aghaye afshar sara

    پاسخحذف
  3. @نیر: ناامید نشو! دیر و زود داره سوخت و سوز نداره!!! یادآوریتونم به جا بود!!! مامانمم همیشه بهم همینو میگه ولی کو گوش شنوا!!!
    @سارا: مرسی از پیغامت ولی به دلیلی که بهت گفت با یک بغل شرمندگی نمیتونم پیغامتو منتشر کنم. بازم مرسی

    پاسخحذف
  4. salam eRyza jan, khobii??khaste nabashi agha ba in papar ha

    baba in hame khodeto azyat nakon

    javabe email ro ham ke nemidiii hade aghal goftam inja barat beneviisam

    har koja hasty movafagh bashiii

    take care

    Maryam jalalifard
    :)

    پاسخحذف
  5. salam.
    aqa tavalodet mobarak.ishshshshshshsala hamishe be khoshi.mibanam ke saret dar hade time meli shulughe.
    gofti iarabe vo ma ra iade ie chize dige ei endakhti.alan hame dardn mosaferate khareji miran ba iarane ha.

    پاسخحذف
  6. @ بی سرزمین تر از باد:
    کار از تیم ملی گذشته اخوی :))
    ایشالا بهشون خوش بگذره ما که بخیل نیستیم!!!!

    پاسخحذف
  7. سلام آقای مهندس عزیز!
    امیدوارم که باموفقیت پایان نامه را به اتمام رسانده باشید.تا سر نزدن به این حقیر توجیهی داشته باشدو در هرحال خیلی دلمان براتون تنگیده.

    پاسخحذف
  8. درود بر جناب نبضگیر
    باور کنید فرصت سر خاراندن هم موجود نبود. ولی شما همیشه به بنده لطف داشتین. ما هم حسابی دلمون براتون تنگولیده! ایشالا به زودی باز هم زیارتتون کنیم

    برقرار باشید

    پاسخحذف