۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

کامرون هایلند (Cameron Highland)

پیش نویس :
راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار، چنین آوردندی که در هفته ای که گذران نمودندی دکترجان یک فقره چفیه بر گردن جناب کوروش نمادین انداختندی و ایشان را مفتخر به مقام شامخ بسیجی نمودندی و یحتمل در همین روزها کارت بسیج ایشان نیز صادر خواهد گردیدندی تا حداقل خانواده ایشان چند صباحی را با کیک و ساندیسهای اهدایی شکم گشنه شان را سیر بگردانندی . از طرفی هم از آنجا دکتر جان قبل ار سفر به بلاد کفر و تو دهنی و اینا، طی یک فقره سخنرانی گهربار فرمودندی که مجلس در راس امور نبودندی که ظواهرالامر نشان میدهندی که این در فشانی باعث بروز فشاراتی در ماتحت تنی چند از نمایندگان نمودندی به طوری که نامه ای را امضا نمودندی و تذکر دادندی که دیگه یه وقتی از این حرفهای بد بد نزنندی. آخی! آخی!!
دگر اینکه،قیمت ارزهای شناور و غیر شناور در کف بازارو ته بازارو بالای بازارو اینا هم فعلا روی پلکانی از نوع برقی اش نشستندی و پله های صعود را دو تا یکی از پی هم میگذرانندی.

اصل نوشت:
این هفته فرصتی دست داد تا با جناب نبضگیرو آقازاده راهی سفر شویم. سفری یک روزه به ارتفاعات کامرون هایلند. خوب این آقازاده معمولا" وقتی به یه چی گیر میدن دیگه ول کن معامله نیست که نیست. اوندفعه گیر کرده بودن به ساحل دریا ایندفعه به کامرون هایلند. حالا شاید این وسط یکی پاشه بگه مگه بده دو تا سفر هم رفتی نمک نشناس! ولی در جواب باید بگویم که ...ولش کن بابا چرا اینقدر مارو به حاشیه میکشین با این بحثای فرعی!!! خلاصه اینکه قبل از آمدن ابوی نقشه ها کشیدند برای سفر به مکان مورد بحث.
سفر آغاز شدو اقازاده شدن راننده و آریانا هم در سمت نقشه خوانی و جناب نبضگیر هم که مسوول تدارکات بودن!!! جاده ای سبز همراه جنگلهای انبوه و بارانهایی گاه و بیگاه تند و هوایی که نرم نرمک ر و به خنکی میگرایید. البت ما فکرمیکردیم مسیری پر پیچ و خم پیش رو داریم ولی خوشبختانه از مسیری دیگر رفتیم پیچ و خم آن خیلی زیاد نبود. که این مطلب را در روز آخر ملتفت شدیم که دو مسیر وجود دارد و همانجا دعایی در حق آن دوست گرام نمودیم ،مبسوط . خلاصه بعد از طی حدودا 210 کیلومتر و گذشت 5 ساعت به هتل یا بهتر بگم مسافرخانه مورد نظر به نام Hill View Inn رسیدیم. خداییش اینا مسافرخونه دارن ما هم داریم...
ولی واقعا" عجب هوایی، خنک و دلچسب به طوریکه بدون پنکه و کولر و این جور چیزا شب رادر زیر پتو صبح کردیم.

زین پس همان به، که سخن کوتاه کنیم ببینیم هنر عکاسی آریانا چی میگه!!!بقیه توضیحات باشه واسه عکسا که زیادم خسته نشین به جون من بیچاره قر بزنین!

این بالایی همانا هتل محل اقامت بودن ایشون!! و این پایینی هم یکی از مزارع چای که یکی از جاذبه های توریستی کامرون هایلند میباشد.


این آبشاری که در ذیل ملاحظه میفرمایید بر خلاف انکه اسم پرطمطراق آبشار را یدک میکشیدن ولی خداوکیلی یه متر هم نبودن تازه اونم با ارفاق!!! حالا چی ؟ یکی دو ساعت این نیم وجبی مارو سرکار گذاشت تا پیداش کنیم!!!


این آخری هم عکس یه گلخانه توت فرنگی را نمایان می سازد که آن هم از جمله جاذبه های این منطقه میباشد.

دست آخر هم میتوانی سری به باغ پروانه ها یا باغ رز و اینا بزنین و حسابی از دیدن طبیعت مشعوف بشین و حظ ببرین!!!
سعی میگردد چونان که دیگربار رخصتی یافتیم و بدانجا شتافتیم اطلاعاتی نوینی را به خدمتتان عرضه نماییم.

پس نویس یکم : خواستگاه نداریم در این پست همه چیز رابا دیدگان خودمان نظاره کردیم و نوشتن نمودیم.
پس نویس دویم: جناب نبضگیر تشریف بردن به بلاد خودشون. زینجا امیدواریم خوش گذران کرده باشند اوقات در این دو هفته !
پس نویس سیوم: با رفتن ابوی، باز این آقازاده تنها شدن و ساعتها از فرط ورقلنبیده شدن احساساتشان اشکها ریختن که در نهایت به جبرو زور یک عدد پستانک آن هم از نوع مرغوبش گریه شان را بند آوردیم!
پس نویس چهارم: دقیقا" یکسال از زمانی که دم مان را روی کولمان گذاشتیم و جلای وطن نمودیم گذشت به سرعتی همچون برق و باد!
نفهمیدیم چگونه گذشت ولی گذشت به همین آسانی هرچند که فی الواقع خیلی هم آسان نبود!

با درود و بدرود

۱۵ نظر:

  1. ma ham ye shab onja khoabidim va ta sobh mese bid larzidim ojagh gaz baz gozashteh bodim ke ye zare khone garm besheh. jaye jalebi bod vali faghat ye bar arzesh raftan dareh. koli ham ghose khordim ke ina che jori daran az hichi pol dar miyaran dar halikeke to Iran ina ro andazeye baghche ham behesh ahamiyat nemidan che berese be jazebeye toristi.

    پاسخحذف
  2. سلام.
    پُر زیبایی بود، خدا رو شکر که لذت بردید.
    فکر کنم خاطره خیلی خوبی برای همه تون شد، ان شاءالله که برای جناب نبضگیر هم اینطور باشه. راستی جاشون خالی نباشه.
    ولی دفعه بعد خواستید برید بیشتر یاد دوستان باشید ;)
    شاد باشی و پیروز.

    پاسخحذف
  3. salam ostad....besyar khoshnood vashodim az babate in weblog khandan...basi aalii bid....jaye ma khali bid....khosh bashid hamvare...aks ham bishtar migozashti khasis...

    پاسخحذف
  4. @ مهناز: گل گفتی آی گل گفتی!!! ولی خدا وکیلی ارزش اینو داره چند بار بری واسه استراحت و آرامش جای خوبیه هاهااااااااااااا ! یه تجدید نظری بکن!!!
    @ نیر: خداییش یاد دوستان بودیم!!! از اولش هی گفتیم جای دوستان خیلی خالیه تا آخرش!!!
    @ ناشناس: آخرشی ناشناس جون!! بازم بی نام و نشون!!!
    جای شما که بسی خالی بود ! ولی در مورد عکس بابا جان من فکر ظرفیت صفحه منم بکن آخه!!! پس فردا پر بشه این چارتا عکسم نمیتانم بذارم که...
    قوررررررررربون همتون

    پاسخحذف
  5. Yeki bud yeki nabud dar in gardesho safare ziba va ghashang. GPS ham hamrahe ma bud va velkone bazia nabud hata ba paye piade

    پاسخحذف
  6. @ یاشار: هی اخوی!!!
    آدم باید پای اعتقاداتش باشه حالا چه پیاده چه سواره!!!
    مرامتو عشق است

    پاسخحذف
  7. babaaaaa markopolo... GPS daraaaaa....motaghed
    ;)
    ishaaalllllaaaaa hamishe khosh bashiiiiiiid :)

    پاسخحذف
  8. eteghadati ke vasate rah batri khali kone ke eteghad nist

    پاسخحذف
  9. @ ساناز: خدا قسمت کنه کامرون هایلند شما رو هم بطلبه!!! جای شما واقعا" خالی
    @یاشار: اخوی باز اومدی نسازیا!!!
    گر شب به جای گوشی مبارک GPS، را در شارژ فرو مینمودی باطری هم تمومو نمیکردی
    در ثانی آدم وقتی به چیزی اعتقاد داره پاش وامیسته!!! حتی اگر غایب شود!!!

    قربوننننننننننننننتون

    پاسخحذف
  10. salam dust jan
    mibinam ke be shedat da hale tahsile elm o in harfa hastin.khube etefaqan.injuri age ie ruz ie mariz umad o goft tu cameron high land mariz shodam motevajeh mishin ke chi keshide.(khoda qesmate mam bokone)

    پاسخحذف
  11. @ بی سرزمین تر از باد: سلام دوست عزیزم
    آقا به همین راحتیا هم نیست باید بطلبه!!! ما رو طلبید رفتیم !!!
    من باب تحصیل علم هم باید بگویم که آقا دست رودلم نذار که خینه!!! هرچه کار میکنی میبینی این رشته سری دراز دارد!
    برقرار باشی

    پاسخحذف
  12. سلام بردوست مجازی دیروز ودوست و عزیز جان امروز!
    ابتذا عذر تقصیر این حقیر را از بابت تاخیر درخدمت رسیدن بپذیرید.چرا که این بنده زاده (همان دوست شما که ممه در دهانش گذاشتید،ولی ممه را لولو برده بود!!! شما چطوری؟؟)ابراز محبت نمودندی واز طریق عاملین خود در وطن نقشه کشیدندی و از فرودگاه کتف بسته روانه بیمارستان قلب نمودندی،تا مرا کچاپ ببخشید چکاپ کردندی تا از سلامتی نبض نبضگیرمطمئن شوندی.دکترفوق تخصص قلب نیزسنگ تمام گذاشتندی فرمودندی مورد شما اورژانسی است باید 24 ساعت تحت کنترل نوار قلبی قراربگیرندی.ولی حضرت استاد قلب منه بیمار قلبی با مورد اورژانسی را کاشتندی وبه کیف خود یعنی به تعبیری جلسه وو...به خود رها نمودندی. ومنهم فرار را برقرارترجیح دادندی وبه آغوش خانواده پس از سه هفته دوری پناه بردندی.
    باری این بود علت تاخیر بنده،امیدوارم که مورد عفو قرار گرفته باشم.

    پاسخحذف
  13. سلام دکتر جان
    احوال شریف چطوره حالا؟ والا ما چند باری از آقازاده پرسه نمودیم گفتند تبریز در آغوش خانواده تشریف دارین نمیدانستیم چونین و چونان بوده!
    شما مارا عفو فرمایید که زودتر از این باخبرنگشتیم . به هر حال سلامتی بیش از پیش برای شما آرزومندیم از خداوندگار بزرگ.
    برقرار باشید

    پاسخحذف
  14. کلا خوش به حالتون...ما هم از راه دور می شنویم و می خونیم و همینم ما رو خوشنود می کنه هیییی روزگار پاشم برم پارک محلمون فکر کنم کامرون هایلنده !! طبیعتشو نداریم قدرت خیالپردازی که داریم !!
    خداحافظ...
    در ضمن از مهمان نوازیتون هم بسی سپاسگزاریم...

    پاسخحذف
  15. دوست عزیزم یک وجب از خاک وطن را بوییدن و دیدن و لممس کردن آن می ارزد به تمام بهشت های روی کره خاکی هرچند که دیگر نماندست از این موطنی که میشناختیم نشانی.
    سبز باشی و برقرار

    پاسخحذف