۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

من هیج وقت سیاسی نبوده ام ولی این دلیل نشده است که آینده سرزمینم برای مهم نبوده باشد
در این نوشته هم قرار نیست کسی را تشویق به رای دادن یا ندادن بکنم
این نوشته برگرفته از عقاید و تحلیلهای شخصی خودم میباشد که قطعا" جای بحثهای زیادی خواهد داشت...
این روزها زیاد خوانده ام و زیاد شنیده ام....
هم نظرات مخالفان و هم نظرات موافقان
این روزها همچنین خاطرات 1388 را زیاد مرور کرده ام
روزهایی پر از حادثه
پر از شور
پر از اضطراب
روزهای که نمونه اش را در هیچ کدام از دوره های انتخابات حتی در زمان خاتمی ندیده بودیم
روزهایی که موجب برخواسته شدن موجی به نام موج سبز شد
و اما حالا
بعد از چهار سال
آغاز داستان دیگری در راه است
اما یادمان باشد قرار نیست تغییر خاصی اتفاق بیفتد......

بعضی دوستان مخالف نظام حاکم معتقدند آقایان کاندیداها همگی توسط همین نظام انتخاب شده اند و رای دادن به کسانی که خود داعیه حفظ نظام را دارند نه تنها فایده ای ندارد بلکه مهر تاییدی بر رژیم حاکم خواهد بود....پس رای نمیدهیم که مهر تاییدی نزده باشیم... رای نمیدهیم که زمینه ساز تغییری بزرگتر باشیم.....شاید تعبیر این دوستان درست باشد ولی دوستان عزیز، هر تغییری نیازمند سازو برگی است....نیازبه یک رهبر دارد... نیاز به یک حرکت ملی دارد... چیزی که در حال حاضر در جامعه ما نه تنها وجود ندارد بلکه شرایطش هم مهیا نیست...از طرفی دیگرتغییر نیازمند هزینه های هنگفتی است...ما یکبارتاوان و هزینه های این تغییر را درست یا غلط در سال پنجاه و هفت داده ایم...با وجودی که کشورمان در شرایط تحریم و جنگ قرار گرفت ولی فرزندان همین خاک جانشان را در کف دست گرفتند و برای دفاع از تمامیت ارضی این خاک تا پای مرگ ایستادند...
و اما شرایط این روزهای ما کاملا" متفاوت است
در این شرایط تحریمها فشار زیادی برروی خانواده ها وارد کرده است و مشکلات متعدد در گوشه و کنار جامعه به چشم میخورد...مردم حتی در موارد کوچک هم با هم تعامل ندارند چه برسد به مسایل بزرگتر.... حتی کار به جایی رسیده است که دربعضی از استانها نظیر آذربایجان و کردستان عده ای عزم جدایی طلبی کرده اند......در شرایطی که علاوه بر کشورهای اروپایی و آمریکایی، کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس نیز هجمه ای علیه خاکمان آغاز کرده اند اینگونه تصمیمات نه تنها مشکلی از ما حل نخواهد کرد بلکه شرایط را بغرنج تر از قبل خواهد کرد.
بعضی دوستان میگویند آن کس که باید انتخاب شود، در نهایت انتخاب میشود کاری هم به رای من و تو ندارد...همانطور که در سال 88 نداشت.........بله...من هم با شما موافقم...ولی خود شما هم قبول دارید که اگر در سال 88 من و شما رای نداده بودیم، شاید هیچگاه جنبشی شکل نمیگرفت و حرکتی آغاز نمیشد...آن حضور باعث شد که جامعه به صورتی کاملا" متحد و مدنی به آن اتفاقات اعتراض کند...در آن زمان حرکت مردم بود که باعث شد آقایان موسوی و کروبی ضرورت ایستادگی برای احقاق آن حق از دست رفته را احساس کنند... به علاوه اینکه زمانی که اجماع آرا برروی یک نفر باشد شاید ازدیاد آرا از مهندسی شدن آن جلوگیری کند و یا درصدی احتمال آنرا کاهش دهد چراکه نظام در حال حاضر تجربه اعتراضات چهارسال پیش را دارد و شاید ترجیح دهد مقداری هرچند اندک از اعتماد از دست رفته جامعه را برگرداند.....در صورتی که حضور اندک اپوزیسیون در پای صندوقها نه تنها کمکی نخواهد کرد بلکه باعث خواهد شد که شخص مورد نظر بدون هیچ هزینه ای برمسند ریاست دولت بنشیند...
تصور میکنم در این شرایط  حتی اگر قرار باشد آرا مهندسی شود یا رای من و تو شمارش نشود ... رای دادن به کاندیدایی که منشی معتدل تر دارد شاید قدری از این هجمه ها بکاهد و فشارها را بر روی کشور کاهش دهد .... یادمان باشد درهر خانواده دعوا و اختلاف نظر وجود دارد...ما باید این مشکلات را درون این خانه حل کنیم....اگر شما روزی با پدرتان دعوایتان شود منطقی ترین راه حل این مشکل درون خودتان است نه اینکه پای بقیه را هم به دعوایتان باز کنید، پس رای دادن ما اگر هیچ حسنی نداشته باشد در شرایط فعلی حداقل حسنش این است که خیالات باطل را از سر دشمنان این خاک به دور میکند....

سبز باشید و برقرار
یک ایرانی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر